کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ازش
لغتنامه دهخدا
ازش . [ اَ زِ ] (حرف اضافه + ضمیر) (از: از + ش ، ضمیر مفرد مغایب ) از او. منه : آنکه او این سخن شنید ازش باز پیش آر تا کند پژهش . رودکی (از حاشیه ٔ لغت نامه ٔ اسدی نخجوانی ).از کلنجری خوشه پنج من و هردانه ای پنج درمسنگ بیاید،سیاه چون قیر و شیرین چون ...
-
جستوجو در متن
-
ازیش
لغتنامه دهخدا
ازیش . [ اَ ] (حرف اضافه + ضمیر) ازو. از وی ، چنانکه گویند ازیش بستان ، یعنی ازو بگیر و از وی بستان . (برهان ). ازش . رجوع به ازش شود. حسین خلف این کلمه را با این معنی آورده است ، شاید در بعض لهجه ها بوده است لکن من نشنیده ام .
-
بساو
لغتنامه دهخدا
بساو. [ ب َ ] (فعل امر)از مصدر بساویدن . (لغت فرس اسدی ص 416) : بجانم که آزش همان نیز هست ز هر سو بیارای و ببساو دست . اوبهی .رجوع به بساویدن ، پساویدن و بساییدن شود.
-
پژهش
لغتنامه دهخدا
پژهش . [ پ ُ هَِ ] (اِمص ) پژوهش . مقابله : آنکه او این سخن شنید ازش باز پیش آردتا کند پژهش .در حاشیه ٔ لغت نامه ٔ اسدی نسخه ٔ نخجوانی این لفظ بمعنی مقابله و روبرو کردن و شعر رودکی به شاهد آمده است در فرهنگ اوبهی نیز لغت پژهش بمعنی مقابله آمده است . ...
-
مائیت
لغتنامه دهخدا
مائیت . [ ئی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مائیة. روانی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و ازش [ از انگور پرنیان و کلنجری ] بسیار بتوان خورد بسبب مائیتی که در اوست . (چهارمقاله ٔ نظامی عروضی ). || در صفت احجار کریمه بمعنی رونق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا...
-
گم
لغتنامه دهخدا
گم . [ گ ُ ] (ص ) گیلکی گوم . مفقود. غایب و ناپدید. آواره . سرگشته (بابودن و شدن و کردن و گشتن صرف شود). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). مفقود. (آنندراج ). گمراه : گمراه گشته ای ز پس رهبران کورگم نیست راه راست ولیکن تو خود گمی . ناصرخسرو.شه راه مردمی ا...
-
کلنجری
لغتنامه دهخدا
کلنجری . [ ک ِ ل َ ج َ ] (ص نسبی ) مردمی را گویند که منسوب به کلنجر باشند که نام موضعی و قلعه ای است . (برهان ). منسوب به کلنجر هندوستان . (ناظم الاطباء). منسوب به کلنجر. از مردم کلنجر. اهل کلنجر. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلنجر شود. || (اِ) نام...
-
آختن
لغتنامه دهخدا
آختن . [ ت َ ] (مص ) آهختن . آهیختن . برآوردن . آهنجیدن . لنجیدن . کشیدن . برکشیدن . تشهیر. بیرون کشیدن . بیرون کردن . یازیدن . سَل ّ. استلال . اخراج : یکی آخته تیغ زرین ز بریکی برسر آورده سیمین سپر. اسدی .تا بتاج هدهد و طاوس در کین عدوت تیرهای پرزده...
-
پیش آوردن
لغتنامه دهخدا
پیش آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) پیش آوریدن . رجوع به پیش آوریدن شود. || به حضور آوردن . به نزدیک آوردن . به خدمت آوردن . بردن نزد... : دگر روز بنشست بر تخت خویش چو دیوان لشکر بیاورد پیش . فردوسی .هر که را شعری بری یا مدحتی پیش آوری گوید این یکسر درو...
-
آز
لغتنامه دهخدا
آز. (اِ) زیاد جُستن . زیاده جوئی . افزون خواهی . افزون طلبی . خواهش بسیاری از هر چیز. طمع. ولع. حرص . شره . شُح ّ. تنگ چشمی : از فرطعطای او زند آزپیوسته ز امتلا زراغن . ابوسلیک .جاه است و قدر و منفعه آن را که طَمْع نه عز است و صدر و مرتبه آن را که آز...
-
ادیب فراهانی
لغتنامه دهخدا
ادیب فراهانی . [ اَ ب ِ ف َ ] (اِخ ) محمدصادق متخلص به امیری ملقب به ادیب الممالک فرزند حاجی میرزا حسین نوه ٔمیرزا معصوم محیط برادر میرزا ابوالقاسم قائم مقام وزیر مشهور محمدشاه است . وی در 14 محرم 1277 هَ . ق . متولد شده علوم ادبی زمان را نزد اساتید ...
-
ز
لغتنامه دهخدا
ز. (حرف ) صورت حرف سیزدهم است از حروف هجا و در حساب جُمَّل آن را به هفت دارند و در شمار ترتیبی نماینده ٔ عدد 13 است و نام آن زاء، زای ، زی و ز است . و آن را در مقابل زاء غلیظه «ژ»، زاء خالصه و زاء اخت الراء گویند و در تجوید از حروف اسلیه و مائیه و حر...