کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارمنت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارمنت
لغتنامه دهخدا
ارمنت . [ اَ م َ ] (اِخ ) خرّه ای است به صعید مصر، بین آن و بین قوص در سمت جنوب دو منزل راه است و از آن تا شهر اُسوان نیز دو منزلست . (معجم البلدان ). نام شهری بمصر، بجنوب الأقصر. (رحله ٔ ابن بطوطه ). دمشقی در وصف بلاد مصریه آرد: کورة ارمنت سبع قری ...
-
جستوجو در متن
-
یونس
لغتنامه دهخدا
یونس . [ ن ُ ] (اِخ ) ابن عبدالمجیدبن علی بن داود هذلی ، ملقب به سراج الدین و معروف به ارمنتی . قاضی و عارف به فقه و ادبیات بود. در ارمنت به سال 644 هَ . ق . به دنیا آمد و نخست در قوص و سپس در قاهره به تحصیل فقه پرداخت . و آنگاه به قضای اخمیم و بهنسا...
-
اسنا
لغتنامه دهخدا
اسنا. [ اِ ] (اِخ ) شهریست به اقصای صعید، و پس از آن جز ادفو و اسوان و بلاد نوبه شهری نیست . و آن بر ساحل رودنیل است از جانب غربی و در اقلیم دوم است . طول وی از مغرب 45 درجه و 14 دقیقه و عرض آن 14 درجه و 40 دقیقه است و آن شهری آباد و پاکیزه است و نخل...