کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارفات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارفات
لغتنامه دهخدا
ارفات . [ اِ ] (ع مص ) شکسته و ریزه شدن . (منتهی الأرب ).
-
واژههای همآوا
-
عرفات
لغتنامه دهخدا
عرفات . [ ع َ رَ ] (اِخ ) آنجا که حج کنند. (السامی ). موقف حاج است در روز نهم ذی الحجة به فاصله ٔ دوازده میلی مکه . (از مقدمه ٔ لغت میرسید شریف جرجانی ). جای توقف کردن حاجیان به منی . (یادداشت مؤلف ). نام جای ایستاده شدن حاجیان به روز عرفه که روز حج...
-
عرفات
لغتنامه دهخدا
عرفات . [ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان به به جیک ، بخش سیه چشمه ، شهرستان ماکو. سکنه آن 170 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و عسل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).