کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارغاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارغاد
لغتنامه دهخدا
ارغاد. [ اِ ] (ع مص ) به فراخ سال رسیدن . (منتهی الأرب ). عیش خوش کردن . (آنندراج ). || خداوند عیش خوش شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || ستور را بر سر خود بچرا گذاشتن . (منتهی الأرب ). چاروا بچراگاه گذاشتن . || خداوند عیش خوش کردن . (زوزنی ).
-
واژههای همآوا
-
ارقاد
لغتنامه دهخدا
ارقاد. [ اِ ] (ع مص ) بخواب بردن کسی را. (منتهی الأرب ). خوابانیدن . بخوابانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). خواب آوردن . || ارقاد در مکان ؛ اقامت کردن در آنجای . بجای ایستادن . (تاج المصادر بیهقی ). ایستادن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
جستوجو در متن
-
خداوند
لغتنامه دهخدا
خداوند. [ خ ُ وَ ] (اِخ ) رب . (السامی فی الاسامی ) (مهذب الاسماء). نامی از نام های الهی . خدا. خدای . پروردگار. اﷲتعالی : چون تیغ بدست آری مردم نتوان کشت نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت . رودکی .جز از ایزد توام خداوندی کنم از دل بتو بر افدستا. دقیقی .س...