کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارض المصطکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارض المصطکی
لغتنامه دهخدا
ارض المصطکی . [ اَ ضُل ْ م َ طَ کا ] (اِخ ) جزیره ٔ کیو از جزایر یونان . (نخبةالدهر دمشقی ص 139، 143، 228 و LXXVI).
-
واژههای مشابه
-
آرض
لغتنامه دهخدا
آرض . [ رَ ] (ع ن تف ) سزاوارتر. شایسته تر. اَلْیَق . اجدر. احری ̍. اولی ̍.
-
ناف ارض
لغتنامه دهخدا
ناف ارض . [ ف ِ اَ ] (اِخ ) کنایه از مکه ٔ معظمه است . (برهان قاطع) (آنندراج ) (از رشیدی ). ناف زمین . ناف خاک . ناف عالم . مکه ٔ معظمه و خاک کعبه . (ناظم الاطباء). ناف زمین . ناف خاک . ناف عالم . قدما بر آن بودند که مکه در مرکز زمین واقع است . (حاشی...
-
ارض اقدس
لغتنامه دهخدا
ارض اقدس . [ اَض ِ اَ دَ ] (اِخ ) لقب مشهد رضا علیه السلام : امام قلی میرزا را با شاهرخ میرزا به ارض اقدس آوردند و برادران را در مشهد مقدس ، علیقلی خان مقتول و شاهرخ میرزا... مخفی در ارگ مشهد مقدس محبوس ساخته خبر قتل او را منتشر ساختند. (مجمل التواری...
-
ارض حسان
لغتنامه دهخدا
ارض حسان . [ اَ ض ُ ح َس ْ سا ](اِخ ) دهی است نزدیک مکه و آن را حسان نیز گویند.
-
ارض روم
لغتنامه دهخدا
ارض روم . [ اَ ض ُ ] (اِخ ) قالی قلا. ارزروم . ارزن الروم . ارزنةالروم . ولایتی است در ترکیه (عثمانیه ) در آسیا شامل قسم اعظم ارمنستان ترکیه . حد شمالی آن بایزید و طرابزون وحد شرقی مستملکات روسیه و شهرهای ایران و حد جنوبی کردستان و بتلیس و دیار بکر و...
-
ارض موعود
لغتنامه دهخدا
ارض موعود. [ اَ ض ِ م َ ] (اِخ ) ارض مقدسه . فلسطین . کنعان .
-
ارض نو
لغتنامه دهخدا
ارض نو. [اَ ض ِ ن َ ] (اِخ ) موضعی است در مشرق تربت حیدریه .
-
ارض نوح
لغتنامه دهخدا
ارض نوح . [ اَ ض ُ ] (اِخ ) یکی از قرای بحرین است . (مراصدالاطلاع ). || دهی است به یمن . (منتهی الأرب ).
-
ارض الجبل
لغتنامه دهخدا
ارض الجبل . [ اَ ضُل ْ ج َ ب َ ] (اِخ ) عراق عجم و آن ظاهراً همان جبال است که اصفهان و زنجان و قزوین و همدان و دینور و کرمانشاهان و ری باشد : صنف [ ابن سینا ] فی ارض الجبل بقیة کتبه . (تاریخ الحکماء قفطی ص 418 س 4). رجوع به جبل شود.
-
ارض الجزیره
لغتنامه دهخدا
ارض الجزیره . [ اَ ضُل ْ ج َ رَ ] (اِخ ) بین النهرین .
-
ارض الغور
لغتنامه دهخدا
ارض الغور.[ اَ ضُل ْ ] (اِخ ) اردن : حدق هو الباذنجان ... هو اسم عربی معروف بالقدس و ما والاها لنوع من الباذنجان برّی ینبت عندهم بریحا و ارض الغور جمیعه . (ابن البیطار جزء ثانی ص 14 س 109).
-
ارض الکبیرة
لغتنامه دهخدا
ارض الکبیرة. [ اَ ضُل ْ ک َ رَ ] (اِخ ) ممالک شارلمانی و گاهی از آن فرانسه را اراده کنند و گاه اروپا را از آن سوی جبال پیرنه ، یعنی اروپا بدون اسپانیا. (نفح الطیب ج 1 ص 64 س 21): و بالارض الکبیرة شرقی الاندلس و شماله سبع بحیرات .(نخبةالدهر دمشقی ص 12...
-
ارض المقدس
لغتنامه دهخدا
ارض المقدس . [ اَ ضُل ْ م َ دِ ] (اِخ ) ارض المقدسة: و ع-رض ل-ه أن سافر الی ارض المقدس و صام به صوماً واحداً... (تاریخ الحکماء قفطی ص 150).