کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارساس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارساس
لغتنامه دهخدا
ارساس . [اَ ] (اِخ ) اشک نام مؤسس سلطنت پارت بزبانهای اروپائی . رجوع به ارشک شود.
-
واژههای همآوا
-
ارثاث
لغتنامه دهخدا
ارثاث . [ اِ ] (ع مص ) کهنه شدن . کهنه و سوده گردیدن . (منتهی الارب ). کهنه شدن جامه . (تاج المصادر بیهقی ). || کهنه گردانیدن . (منتهی الارب ).