کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارزنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارزنده
لغتنامه دهخدا
ارزنده . [ اَ زَ دَ / دِ ] (نف ) که ارزد. دارای ارزش : اندر بن شوراب زبهر چه نهاده ست چندین گهر و لولو ارزنده ٔ زیبا. ناصرخسرو.منده ٔ من نگار صوفی طبعآن بصد جان صافی ارزنده . سوزنی .|| دارای اعتبار: این سند ارزنده است ؛ یعنی اعتبار دارد.
-
جستوجو در متن
-
ذی قیمت
لغتنامه دهخدا
ذی قیمت . [ م َ ] (ع ص مرکب ) صاحب ارز و بها. ارجمند. بهاور. ارزنده .
-
پرارز
لغتنامه دهخدا
پرارز. [ پ ُ اَ ] (ص مرکب ) که ارزش بسیار دارد. بسیار ارزنده . پرقیمت . پرارج . ارجمند. بهادار.
-
ارفع
لغتنامه دهخدا
ارفع. [ اَ ف َ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از رفعت . بلندتر. رفیعتر. برتر. اعلی . برداشته تر. || ارزنده تر. قیمتی تر. ارجمندتر. || بلندقدرتر. اشرف .
-
نوژنده
لغتنامه دهخدا
نوژنده . [ ن َ / نُو ژَ دَ / دِ ] (ص ) بر وزن ارزنده ، مؤثر. اثرکننده . (برهان قاطع) (آنندراج ). کسی یا چیزی که سبب می شود مر حصول امری را. (ناظم الاطباء). از مجعولات دساتیر است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 271 شود.
-
صوفی طبع
لغتنامه دهخدا
صوفی طبع. [ طَ ] (ص مرکب ) صوفی طبیعت . صوفی نهاد : مانده من با نگار صوفی طبعآن بصد جان صافی ارزنده . سوزنی .رجوع به صوفی و صوفیه شود.
-
تئوریک
لغتنامه دهخدا
تئوریک . [ ت ِ ءُ ] (فرانسوی ، ص نسبی ) مأخوذ از فرانسه و متداول در کتب علمی فارسی امروز، منسوب به تئوری . راجع و متعلق به علم نظری : احکام تئوریک هنگامی ارزنده اند که در عمل بکار آیند. رجوع به تئوری شود.
-
میکلسن
لغتنامه دهخدا
میکلسن . [ ک ِ س ِ ] (اِخ ) آلبرت ابراهام (1852-1931 م .). فیزیکدان امریکایی ، دارای تألیفات و تحقیقات ارزنده ای در زمینه ٔ سرعت نور و عدم وجود یک جهان اثیری و تئوری نسبیت است .
-
باروچی
لغتنامه دهخدا
باروچی . (اِخ ) باروش . نقاش مذهبی معروف ایتالیا که بسال 1535 م . در اوربینو متولد وبسال 1613 درگذشته است ، و تابلوهای ارزنده ای از وی بجای مانده است . رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
-
پیا
لغتنامه دهخدا
پیا. (ص ) در لهجه ٔ لری : مرد کامل و رسیده و مجازاً بمعنی باارج و ارزنده . || در تداول عامه ، متمول . صاحب اعتبار. صاحب مکانت و منزلت . صاحب مقام و مرتبت : برای خود پیائی شد. برای خودش پیائی است .
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن موسی کلبی ، مکنی به ابوالحجاج . از مردم سرقسطة و نابینا بود و از دانشمندان نحو و توحید و اعتقادات به شمار است . در اواخر عمر به عدوة مهاجرت کرد وبه سال 520 هَ . ق . در غرناطه درگذشت . از او آثار ارزنده و ارجوزه های مشهور برج...
-
رامزی
لغتنامه دهخدا
رامزی . (اِخ ) (1851 -1939م .) محقق و دانشمند معروف انگلیسی که بریاست هیأتی از طرف دانشگاه اکسفورد برای تحقیق در خط و آثار «هیت ها» به امکنه ٔ قدیم آن قوم فرستاده شد و این هیأت در کاپادوکیه ٔ آسیای صغیر تحقیقات ارزنده ای کردند و آثار گرانبهایی بدست...
-
شبراوی
لغتنامه دهخدا
شبراوی . [ ش َ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمد قاهری شافعی از دانشمندان به نام مذهب شافعی که در قرن 12 هَ . ق . میزیسته است و دارای آثار ارزنده ای است . وی در سال 1172 هَ . ق . در 80 سالگی به قاهره درگذشت . (ریحانة الادب ج 2 ص 298).
-
شوراب
لغتنامه دهخدا
شوراب . (اِ مرکب ) آب شور. آبی شور. آب که نمک دارد. (یادداشت مؤلف ). شورابه . آب نمکین و شورمزه . (ناظم الاطباء) : شوراب ز قعر تیره دریاچون پاک شود، شود سمائی . ناصرخسرو.اگر فضل رسول از رکن و زمزم جمله برخیزدیکی سنگی بود رکن و یکی شوراب چه زمزم . نا...