کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اردبیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اردبیلی
لغتنامه دهخدا
اردبیلی . [ اَ دَ / دِ ] (اِخ ) اوراست : تفسیر مشهور بتفسیر الاردبیلی . (کشف الظنون ).
-
اردبیلی
لغتنامه دهخدا
اردبیلی .[ اَ دَ/ دِ ] (ص نسبی ) و صاحب انساب گوید: منسوب به اردبیل ، شهر آذربایجان که گویا آن را اردبیل بن ارمینی بن لیطی بن یونان بنا کرده است و جماعتی بدانجا منسوبند. (انساب سمعانی ).
-
واژههای مشابه
-
علی اردبیلی
لغتنامه دهخدا
علی اردبیلی . [ ع َ ی ِ اَ دَ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی الحسن اردبیلی تبریزی شافعی ، ملقّب به تاج الدین مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی تبریزی شود.
-
علی اردبیلی
لغتنامه دهخدا
علی اردبیلی . [ ع َ ی ِ اَ دَ ] (اِخ ) ابن عیسی طیبی انصاری . رجوع به علاءالدین طیبی شود.
-
علی اردبیلی
لغتنامه دهخدا
علی اردبیلی . [ ع َ ی ِ اَ دَ ] (اِخ ) ابن قاسم اردبیلی خلیلی شافعی بطائحی ، ملقّب به علاءالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بطائحی شود.
-
عارف اردبیلی
لغتنامه دهخدا
عارف اردبیلی . [ رِ ف ِ اَ دَ ] (اِخ ) یکی از شعرای قرن هشتم و معاصر سلطان اویس جلایری بوده است . او راست : دیوانی بنام فرهادنامه . و از اشعار اوست :در این گفتن چه جاری گشت خامه نهادم نام آن فرهاد نامه .(الذریعه جزء دوم ج 9 ص 665).
-
نصراﷲ اردبیلی
لغتنامه دهخدا
نصراﷲ اردبیلی . [ ن َ رُل ْ لا هَِ اَ دَ ] (اِخ ) (میرزا...) رجوع به نصرت شود.
-
جنونی اردبیلی
لغتنامه دهخدا
جنونی اردبیلی . [ج ُ ی ِ اَ دَ ] (اِخ ) شاعری است ادیب که بسال 1107 هَ . ق . در اردبیل سکونت داشت ، چنانکه از اشعارش بدست می آید. دیوان وی مشتمل بر غزلیات و قصائد و ترجیعبند و رباعیات و بالغ بر 3254 بیت در 156 صفحه است . جنگ نامه نیز ضمیمه ٔ آن است و...
-
حجابی اردبیلی
لغتنامه دهخدا
حجابی اردبیلی . [ ح ِ اَ دِ] (اِخ ) از شعرای ایران است . احوال او در تذکره ٔ روز روشن ص 167 و دانشمندان آذربایجان ص 112 آمده است .
-
رابط اردبیلی
لغتنامه دهخدا
رابط اردبیلی . [ ب ِ طِ اَ دَ ] (اِخ ) معروف بشاه کاظم . نصرآبادی (صاحب تذکره ) که با او هم عصر بوده دیوان و شعر او را ترجمه کرده و گفته است که به هندوستان سفر کرده و دیگر از مرگ و زندگی او آگاه نیستیم و همچنین در «تذکره ٔ روز روشن ص 231» نیز آمده اس...
-
راغب اردبیلی
لغتنامه دهخدا
راغب اردبیلی . [ غ ِ ب ِ اَ دَ ] (اِخ ) اسمش میریوسف و خود سیدی عاشق پیشه بود. گویند در حین وفات معشوق را در بالین یافته این شعر از مطلع خاطرش تافته بعالم بقا شتافته :ای دل قرار گیر نه وقت طپیدن است ای دیده خون مبار که هنگام دیدن است می در قدح کنید ح...
-
عماد اردبیلی
لغتنامه دهخدا
عماد اردبیلی . [ ع ِ دِ اَ دَ ] (اِخ ) میرزا محسن خطاط اردبیلی شیرازی ، ملقب به عمادالفقراء و متخلص به حالی . رجوع به عمادالفقراء شود.
-
مقدس اردبیلی
لغتنامه دهخدا
مقدس اردبیلی . [ م ُ ق َدْ دَ س ِ اَ دَ ] (اِخ ) احمدبن محمد(متوفی به سال 993 هَ . ق ). معروف به مقدس یا مقدس اردبیلی و محقق اردبیلی . از علما و فقها و متکلمان بزرگ شیعه است . وی در اردبیل متولد شد و در نجف اقامت گزید و در همانجا درگذشت . او را تألی...
-
ملااحمد اردبیلی
لغتنامه دهخدا
ملااحمد اردبیلی . [ م ُل ْ لا اَ م َ دِ اَ دَ ] (اِخ ) رجوع به مقدس اردبیلی شود.