کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارجمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارجمان
لغتنامه دهخدا
ارجمان . [ ] (اِخ ) سرمق و ارجمان شهرکی کوچک است و ناحیتی است و همه احوال آن همچنان اقلید است امّا زردالو است آنجا که در همه جهان مانند آن نباشد بشیرینی و نیکویی . و زردالوی کشته از آنجا بهمه جایی برند و آبادانست . (فارسنامه ٔ ابن البلخی چ کمبریج ص 1...
-
جستوجو در متن
-
شهرک
لغتنامه دهخدا
شهرک . [ ش َ رَ ] (اِ مصغر) (از: شهر + «َ-َک »، تصغیر) شهر خرد. شهر کوچک : در میان دو کوه بر کنار دریا در آب شهرکی ساخت [ انوشروان ] . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 123). مایین ، شهرکی است در میان کوهستان . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 123). || از شواهدی که ب...
-
کشته
لغتنامه دهخدا
کشته . [ ک ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) کشت شده . کاشته شده . زراعت شده . مزروع . زرع شده . (یادداشت مؤلف ) : ندارند خود کشته و چارپای نورزند جزمیوه ها جای جای . اسدی .نگر به خود چه پسندی جز آن به خلق مکن چو ندروی بجز از کشته هرچه خواهی کار. ناصرخسرو.کشته ...