کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارت نوبچات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارت نوبچات
لغتنامه دهخدا
ارت نوبچات . [ اَ ت َ ن َ وَ ] (اِخ ) پسر نِموپَت از خاندان فراتاکار. رجوع به ایران باستان ص 2627 شود.
-
واژههای مشابه
-
آرت
لغتنامه دهخدا
آرت . [ رَ ](اِ) نام پرنده ای . || مِرفَق . آرنج . آرج .وارن . بندگاه ساعد و بازو. آرن . رونکک و بعید نیست که به این معنی مصحف آرن باشد. و رجوع به آرج شود.
-
کومس ارت
لغتنامه دهخدا
کومس ارت . [ ] (اِخ ) دهی است از تغزغز بر سر کوهی و مردمان وی صیادند. (از حدود العالم چ دانشگاه ص 77).
-
ارت بارس
لغتنامه دهخدا
ارت بارس . [ اَ ت ُ رِ ] (اِخ ) ظاهراً اصل نام آربوپالس که آریّان مورخ او را در زمره ٔ سرداران پارسی که در جنگ داریوش سوم و اسکندر در گرانیک (334 ق . م .) کشته شدند، یاد کند. (ایران باستان ص 1255).
-
ارت بازان
لغتنامه دهخدا
ارت بازان . [ اَ ت ُ ] (اِخ ) پسر داریوش بزرگ و برادر پدری خشیارشا و مادر او، دخترگِئوبَروَ (گِبریاس ) بود. (ایران باستان ص 1465).
-
ارت خشتر
لغتنامه دهخدا
ارت خشتر. [اَ ت َ ش َ رَ ] (اِخ ) نام اردشیر هخامنشی بزبان پارسی باستان . این نام در کتیبه ٔ تخت جمشید یاد شده است .رجوع به اردشیر و ایران باستان ص 1536 و 2627 شود.
-
ارت خشثر
لغتنامه دهخدا
ارت خشثر. [ اَ ت َ ش َ رَ ] (اِخ ) نام اردشیر در کتیبه های هخامنشی . رجوع به ایران باستان ص 991 و 1550 و اردشیر و ارتخشثتا و ارتخششتا شود.
-
ارت سیراس
لغتنامه دهخدا
ارت سیراس . [ اَ ت َ ] (اِخ ) نام دو تن از رجال درباری ایران بقول کتزیاس . (ایران باستان ص 1550).
-
ارت شیرا
لغتنامه دهخدا
ارت شیرا. [ اَ ت َ ] (اِخ ) اَرت َشیرَ. نام اردشیر در پارسی باستان . (ایران باستان ص 1550).
-
ارت میزیوم
لغتنامه دهخدا
ارت میزیوم . [ اَ ت ِ ] (اِخ ) دماغه ای در ساحل شمالی جزیره ٔ اوبِه ، که در قرب آن یونانیان بحریه ٔ خشیارشا را شکست دادند (در 480 ق . م .). رجوع به ایران باستان ص 791 و 801 شود.
-
اغراج ارت
لغتنامه دهخدا
اغراج ارت . [ ] (اِخ ) منزلی است به تغزغز، و هرگز از برف خالی نبود و اندر وی ددگان وگوزنان بسیارند. (حدود العالم ). || و نیزنام کوهی است ممتد در ناحیت یغما. (حدود العالم ).
-
ارت آدیس توس
لغتنامه دهخدا
ارت آدیس توس . [ اُ ت ُ آ ] (اِخ ) ارتوآدیست . ارادشس بن واگارشک (وال ارشک ). پادشاه ارمنستان معاصر مهرداد دوم (بزرگ ). ژوستن (کتاب 42، بند 2) گوید: مهرداد به ارتوآدیست پادشاه ارمنستان حمله کرد، ولی سترابون (کتاب 11، فصل 14، بند 15) گوید که تیگران پا...
-
ارت خشت سو
لغتنامه دهخدا
ارت خشت سو. [ اَ ت َ ش َ ] (اِخ ) نام اردشیر(اول ) هخامنشی بزبان عیلامی . (ایران باستان ص 907).
-
ارت کری بانت
لغتنامه دهخدا
ارت کری بانت . [ اُ ت ُ ک ُ] (اِخ ) جزو ایالت دهم از ایالات هخامنشی . رجوع به ایران باستان ص 1473 شود.