کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتغاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتغاب
لغتنامه دهخدا
ارتغاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خواهانی چیزی کردن . (منتهی الارب ). چشم داشتن . رغبت . (زوزنی ) (مجمل اللغه ). رغبت و ارادت کردن . (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
ارتقاب
لغتنامه دهخدا
ارتقاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) چشم داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (صراح ) (منتهی الارب ). چشم داشتن چیزی یا کسی را. انتظار. ترقب . (صراح ). || بالا برآمدن . || دیدبانی کردن . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مرتغب
لغتنامه دهخدا
مرتغب . [ م ُت َ غ ِ ] (ع ص ) خواهان . نیازمند. (ناظم الاطباء). خواهانی نماینده . (آنندراج ). که حریص و مشتاق و راغب چیزی باشد. نعت فاعلی از ارتغاب . رجوع به ارتغاب شود.