کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتصاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتصاق
لغتنامه دهخدا
ارتصاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) چسبیدن . چفسیدن . (منتهی الارب ).دوسیدن . || محکم گردیدن . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
ارتساغ
لغتنامه دهخدا
ارتساغ . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فراخ شدن . (منتهی الارب ). || فراخ گردانیدن .- ارتساغ بعیال ؛ وسعت دادن به نفقه ٔ عیال : اِرتسغ علی عیالک ؛ فراخ گردان نفقه را بر عیال خود. مقابل تقتیر.