کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتثاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتثاء
لغتنامه دهخدا
ارتثاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خلط کردن . || ارتثاء در رای ؛ اختلاط آن . تباهی در عقل . فساد آوردن در رأی و تدبیر. || شوریده شدن . (تاج المصادر) (زوزنی ). ارتثاء امر؛ درهم شدن کار. آشفته شدن کار. آشفته و شوریده کردن کار. || ارتثاء لبن ؛ ماست شدن شیر. (م...
-
واژههای همآوا
-
ارتصاع
لغتنامه دهخدا
ارتصاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ارتصاع بچیزی ؛ چسبیدن بدان . چفسیدن . (منتهی الارب ). || میان دو سنگ کوفتن دانه را. (منتهی الارب ). || ارتصاع اَسنان ؛ پیوسته و بهم نزدیک شدن دندانها. با هم قریب شدن دندان .
-
جستوجو در متن
-
آشفته
لغتنامه دهخدا
آشفته . [ ش ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف / نف ) خشمگین . بخشم آمده . مقابل آهسته : گهی آرمده و گه آرغده گهی آشفته و گه آهسته . رودکی .میغ چون ترکی آشفته که تیر اندازدبرق تیر است مر اورا مگر و رخش کمان . فرالاوی .بگفت آنچه خاقان بدو گفته بودکه از کین آن کشته آ...