کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارباب رجوع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نوده ارباب
لغتنامه دهخدا
نوده ارباب . [ ن َ دِ هَِ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار، در 40 هزارگزی جنوب غربی صفی آباد و 4 هزارگزی مشرق جاده ٔ سبزوار به نقاب ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 3319 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات ، ش...
-
ده ارباب
لغتنامه دهخدا
ده ارباب . [ دِه ْ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در چهارهزارگزی شمال خاوری بنجار. سکنه ٔ آن 1340 تن می باشد. آب آن از رودخانه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
بند ارباب
لغتنامه دهخدا
بند ارباب . [ ب َ دِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )نوعی از شکنجه که مسخرگان کنند و آن چنان بود که ریسمانی بر هر دو بند پای کسی بسته سر ریسمان را از جای بلند فرومی هلند، بعد از آنکه از شاخ یا چوبی گذرانیده باشند، همان سر ریسمان را بدست این شخص میدهند. ...
-
هاشم آباد ارباب کیخسرو
لغتنامه دهخدا
هاشم آباد ارباب کیخسرو. [ ش ِ دِ اَ ک ِ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، واقع در 15 هزارگزی شمال باختری شهرری و 2 هزارگزی شمال راه رباطکریم .ناحیه ای است جلگه ای ، معتدل و دارای 163 تن سکنه ٔ فارسی است . آب آن از قنا...
-
علی آباد ارباب علی
لغتنامه دهخدا
علی آباد ارباب علی . [ ع َ دِ اَ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان واقع در 21 هزار و پانصد گزی شمال باختری اردستان و 2 هزار و پانصد گزی راه شوسه ٔ اردستان به کاشان .ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 69 تن سکنه . آب ...
-
جستوجو در متن
-
وظایف
لغتنامه دهخدا
وظایف . [ وَ ی ِ ] (ع اِ) وظائف . وظیفه ها.- اهل وظایف ، ارباب وظایف ؛ وظیفه داران و ارباب استحقاق . (ناظم الاطباء). رجوع به وظیفه و وظائف شود.|| فهرستها و صورتهای مالیاتی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
رعیه
لغتنامه دهخدا
رعیه . [ رَ عی ی َ ] (ع اِ) رَعیَت . رَعیَة : امیری بر سر ارباب حکمت ترا ارباب حکمت چون رعیه تو آن معطی مکرم کز تو هرگزنباشد کف رادت بی عطیه . سوزنی .رجوع به رَعیَت شود.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) اسحاق بن محمدبن اسماعیل . از شیوخ ارباب طریقت .معروف به ابی القاسم سمرقندی . رجوع به اسحاق ... شود.
-
اشوکبار
لغتنامه دهخدا
اشوکبار. [ ] (هندی ، اِ) کلمه ٔ هندیست بمعنی ارباب منازل شهور در تداول هیأت هندیان . رجوع به تحقیق ماللهند ص 262 شود.
-
نیرنودی
لغتنامه دهخدا
نیرنودی . (ص نسبی ) آنکه اهل فکر و نظر باشد و حکیم مشائی را نیز گفته اند. (آنندراج ). نیرنودیان ؛ارباب فکر و نظر و حکمای مشائیه که حقیقت اشیا را به فکر و اندیشه معلوم نماید. (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به نیرنود و رجوع به فرهنگ دساتیر ص 272 شود.
-
ابوالحسین
لغتنامه دهخدا
ابوالحسین . [ اَ بُل ْ ح ُ س َ ] (اِخ ) هاشمی . یکی از مشاهیر ارباب طریقت در اواخر مائه ٔ سوم هجری . رجوع به نامه ٔ دانشوران ج 3 ص 93 شود.
-
تاهیس ماساد
لغتنامه دهخدا
تاهیس ماساد. (اِخ ) بعقیده ٔ هرودوت یکی از ارباب انواع مورد ستایش سکاها و خدای دریاها بود. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 587 شود.
-
زواووق
لغتنامه دهخدا
زواووق . [ زَ ] (معرب ، اِ) بمعنی زاووق باشد که جیوه است ، به زبان ارباب عمل که کیمیاگرانند. و عربان زیبق خوانند. (برهان ) (آنندراج ). سیماب و جیوه . (ناظم الاطباء). و زیبق (زئبق ) معرب جیوه (ژیوه ) است . رجوع به همین کلمات شود.
-
ابوالخیر
لغتنامه دهخدا
ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] (اِخ ) حمصی . از مشاهیر ارباب طریقت . وفات او به سال 310 هَ . ق . بوده است . رجوع به نفحات الانس جامی و نامه ٔ دانشوران ج 3 ص 102 شود.