کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ادس
لغتنامه دهخدا
ادس . [ اِ دِ ] (اِخ ) نامی است که یونانیان بشهر الرهاء میدادند و امروز آنرا اورفا نامند. شهر قدیم و پرثروت بین النهرین شمالی که پس از فتح بیت المقدس در قلمرو آن درآمد و حاکم نشین امارتی مسیحی که گدفروا دبویون برای برادر خود بودوئن ایجاد کرد، گردید و...
-
واژههای همآوا
-
عدس
لغتنامه دهخدا
عدس . [ ع َ ] (ع اِ صوت )کلمه ای است که بدان استر را زجر کنند. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد).
-
عدس
لغتنامه دهخدا
عدس . [ ع َ ] (ع مص ) خدمت کردن . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد)(آنندراج ). || رفتن در زمین . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || چرانیدن شتران را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).عَدَس المال َ؛ رعاه . (قطرالمحی...
-
عدس
لغتنامه دهخدا
عدس . [ ع َ دَ ] (ع اِ) نرسک . (منتهی الارب ). دانه ای است که قسمی از آن بیابانی است و خرد و مایل بگردی و قسمی بستانی است و پهن . (از اقرب الموارد) (از قطرالمحیط). در ترجمه ٔ صیدنه است که در پارسی آن را نرسک گویند و به هندی مسوری گویند، ارجانی گوید: ...
-
جستوجو در متن
-
روحا
لغتنامه دهخدا
روحا. (اِخ ) یا روها . نامی است که عربان به شهر اِدِس دادند و ارامنه آن را اوررا مینامیدند و بعقیده ٔ عربان قدیمیترین شهر آسیاست و اکنون این شهر را اورفا نامند. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2629 شود.
-
اذاسا
لغتنامه دهخدا
اذاسا. [ اَ ] (اِخ ) اِدِس . نام شهر الرها که در الجزیره است . یحیی بن جریر طبیب تکریتی نصرانی گوید که در سال ششم از مرگ اسکندر سلوقوس پادشاه (بسال شانزدهم از حکومت خویش ) شهرهای ذیل بکرد: لاذقیّة و سلوقیّة و أفامیّة و باروا یا حلب و أذاسا یا الرّه...
-
اسران
لغتنامه دهخدا
اسران . [ اُ رُ اِ ] (اِخ ) شهری در بین النهرین بزمان سلوکیه و اشکانیه . این شهر ابتدا به انطاکیه کالی ره موسوم بود و عنوان نیم بربری را بدو داده بودند و بعدها اِدِس (اورفا) نامیده شد. (ایران باستان ص 88، 2087، 2088، 2113، 2328). رجوع به اسرهه شود.
-
اسرهه
لغتنامه دهخدا
اسرهه . [ اُ رُ هَِ ] (اِخ ) بقول دِنیس تِل ماها خلیفه ٔ بزرگ اِدِس (الرها). (تاریخ خسروُن ص 27 و 63).اول کسی که در الرها بسلطنت نشست ارروا پسر خویا بود (سنه ٔ 136 ق .م .). او پنج سال سلطنت کرد و ادس بنام او معروف شد. پرکوپ ، در کتاب خود موسوم بجنگ ه...
-
گروپ نا
لغتنامه دهخدا
گروپ نا. [ گ ِ ] (اِخ ) اورا لروبنای رهایی (ادسی ) هم گفته اند. موسی خورن مورخ ارمنستان اسم این نویسنده را گروپ نا یا لروب نا ذکر کرده و او را نویسنده ٔ شامی که در قرن اول میلادی میزیسته معرفی کرده و گفته از اهل سوریه بود و پسر آپ شاتار معاصر آبگار (...
-
لروبنا
لغتنامه دهخدا
لروبنا. [ ل ِ ] (اِخ ) (... اِدسی ) موسی خورن موّرخ ارمنستان اسم این نویسنده را گوپ نا ذکر کرده و گفته که از اهل سوریه بود و پسر آپ شاتار معاصر آبگار (اکبر) اوخاما پادشاه اِدس (اِدس یا اورفه پای تخت دولتی بود که خسروُن نام داشت و پادشاهان خسرون دست ن...
-
رها
لغتنامه دهخدا
رها. [ رُ ] (اِخ ) رهاء. شهری است در جزیره مابین موصل و شام که اکنون معروف به ادسا می باشد. (ناظم الاطباء). رها شهری است خرم [ از جزیره ] و بیشتر مردمان وی ترسایان اند و اندر وی یکی کنیسه است که اندر همه ٔ جهان کنیسه ای از آن بزرگتر و آبادان تر و عجب...
-
بازی لوس
لغتنامه دهخدا
بازی لوس . [ ل ُ ] (اِ) مشتق از کلمه ٔ بازی لی کوس یونانی بمعنای شاه و ملک . در آسیای صغیر و ممالک غربی ایران حتی اِدِس نیز حکمرانان را بازی لوس یعنی پادشاه می خواندند و پادشاهان این ناحیه بر سکه هایشان به یونانی عنوان بازی لوس (پادشاه ) و مگاس بازی ...
-
خسرون
لغتنامه دهخدا
خسرون . [ خ ُ رُ وِ ] (اِخ ) نام سرزمینی است دراطراف فرات و پایتخت آنجا را اِدِس یا اورفه می نامیدند و پلوتارک خسرون را صفحه ٔ عرب نشین می داند. پادشاهان خسرون اصولاً تابع شاهان اشکانی بودند ولی گاهی نیز بر اثر پیشرفت رومیها تبعیت از آنها می کردند و ...