کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادرس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آدرس
لغتنامه دهخدا
آدرس . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) نشانی خانه و جز آن . عنوان و نام کسی بر سر نامه یا پشت پاکت .
-
واژههای همآوا
-
آدرس
لغتنامه دهخدا
آدرس . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) نشانی خانه و جز آن . عنوان و نام کسی بر سر نامه یا پشت پاکت .
-
ادرص
لغتنامه دهخدا
ادرص . [ اَ رُ ] (ع اِ) ج ِ درص .
-
جستوجو در متن
-
مدرس
لغتنامه دهخدا
مدرس . [ م ُ رِ ] (ع ص ) سبق گوینده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آزماینده و تعلیم کننده ٔ درس . (ناظم الاطباء): درس و أدرس الکتاب ؛ درسه . (متن اللغة). رجوع به مُدَرِّس شود.
-
نشانی دادن
لغتنامه دهخدا
نشانی دادن . [ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) سراغ دادن . (یادداشت مؤلف ). راه نمودن . دلالت کردن . آدرس دادن . علامت دادن : نشانی دهیدم سوی کیقبادکسی کز شما دارد او را بیاد. فردوسی .دادمت نشانی به سوی خانه ٔ حکمت سرّ است نهان دارش از مرد سبکسار. ناصرخسرو (دیو...
-
نشانی
لغتنامه دهخدا
نشانی .[ ن ِ ] (اِ) علامتی که تمیز دهد چیزی را از دیگر چیزها. نشانه و علامتی که بدان چیزی یا کسی یا جائی را بازشناسند : اکنون دو راه ... پدید کرده می آید و آن را نشانی هاست که بدان نشانی ها بتوان دانست نیکو و زشت . (تاریخ بیهقی ص 96). گفت حق تعالی بن...
-
نشانه
لغتنامه دهخدا
نشانه . [ ن ِ ن َ / ن ِ ] (اِ) علامت . (ناظم الاطباء). آیت . (ترجمان القرآن ). نشان . نمودار. دلیل . امارة. امارت . سمة : قلم نشانه ٔ عقل است و تیغ مایه ٔ جوریکی چو حنظل تلخ و یکی چو شهد شهی . ناصرخسرو. || آنچه که بعنوان نشانی و علامت و به قصد بازشنا...
-
عنوان
لغتنامه دهخدا
عنوان . [ ع ُن ْ / ع ِن ْ ] (ع اِ) سرنامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). نشان و دیباچه ٔ نامه . (از اقرب الموارد). اصل آن عُنّان است ، از عن ّ. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). عُنْیان . عِنْیان . (اقرب الموارد) (آنندراج ). رجوع ب...
-
دانش
لغتنامه دهخدا
دانش . [ ن ِ ] (اِخ ) مرحوم میرزا حسین خان متخلص به دانش از فضلا و شعرای مشهورایران مقیم ترکیه که اغلب در استانبول و گاه نیز درآنکارا (آنقره ) اقامت داشت . وی را تألیفات عدیده است که اغلب آنها بترکی عثمانی است ، از جمله یکی «سرآمدان سخن » است در ترا...
-
نشان
لغتنامه دهخدا
نشان . [ ن ِ ] (اِ) پهلوی : نیش (در کلمه ٔ مرکب ِ: مَرْوْ-نیش ، به معنی نگهبان مرغان )، از: نیَش ، از: نی اَش .در اوراق مانوی ِ تورفان : نیشند = نیه شاند (خواهنددید)، یهودی -فارسی : نی شیدن ، و در لهجه ها: نیش (نگاه کردن )، ایرانی میانه : نیشان ، فار...