کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ادرب
لغتنامه دهخدا
ادرب . [ اَ رَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از درَب . مدرب تر. آزمایش دیده تر.
-
ادرب
لغتنامه دهخدا
ادرب . [ اَ رُ ] (ع اِ) ج ِ درب .
-
جستوجو در متن
-
مدرب
لغتنامه دهخدا
مدرب . [ م ُ دَرْ رِ ] (ع ص ) شکیبائی نماینده در کارزار وقت شدت و فرار. (آنندراج ) (از اقرب الموارد). نعت فاعلی است از تدریب . رجوع به تدریب شود. || کسی که درمی آید در زمین دشمنان از بلاد روم . (ناظم الاطباء): ادرب القوم ؛ دخلوا ارض العدو من بلاد الر...