کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اداهم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اداهم
لغتنامه دهخدا
اداهم . [ اَ هَِ ] (اِخ ) محلی است در شعر. (مراصدالاطلاع ). و بکری گوید آن پشته هائی است سیاه رنگ در نجد یا قریب بدان . جمیل گوید:جعلن شمالا ذاالعشیرة کلهاو ذات الیمین البرق برق هجین فلما تجاوزن الاداهم فتننی و أسمح للبین المشت قرون .(ضمیمه ٔ معجم ا...
-
اداهم
لغتنامه دهخدا
اداهم . [ اَ هَِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَدهم . بندها و اسبان سیاه رنگ .
-
جستوجو در متن
-
ادهم
لغتنامه دهخدا
ادهم . [ اَ هََ ] (ع ص ، اِ) سیاه . (منتهی الارب ). تیره گون : غره ٔ بامداد بر صفحه ٔ ادهم ظلام پیدا گشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 31).رو سفید از قوت بلغم بودباشد از سودا که روی ادهم بود. مولوی . || آثار نو. (منتهی الارب ). || آثار کهنه و پوسیده . (من...