کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخزی
لغتنامه دهخدا
اخزی . [ اَ زا ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از خزی . رسواتر.- امثال : اخزی من ذات النحیین . رجوع به اشغل من ذات النحیین شود. (مجمع الامثال میدانی ).|| رسواکننده تر. خوارکننده تر : فارسلنا علیهم ریحاً صَرصَراً فی ایام نحسات لنذیقهم عذاب الخزی فی الحیوة ال...
-
واژههای همآوا
-
اخذی
لغتنامه دهخدا
اخذی . [ اَ ذا ] (ع ص ) سست گوش . (مهذب الاسماء) (زوزنی ). گاوگوش . (دستوراللغة). مؤنث : خَذْواء.
-
جستوجو در متن
-
اخت مقیس
لغتنامه دهخدا
اخت مقیس . [ اُ ت ُ م ِ ی َ ] (اِخ ) چون مقیس بن صبابة مرتد گردید و پیغمبر (ص ) خون او هدر فرمود و بدست نمیلةبن عبداﷲلیثی ، که از قوم مقیس بود، کشته شد اخت مقیس گفت :لعمری لقد اخزی نمیلة رهطه و فجَّعَ اضیاف الشتاء بمقیس فلِلّه عیناً من رأی ̍ مثل مقی...