کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اختطاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اختطاب
لغتنامه دهخدا
اختطاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خواستگاری کردن زن را. خطبه کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || خواندن کسی را درتزویج یکی از زنان قبیله ٔ خود. || مردی را بر زن خواستن داشتن . (زوزنی ). بر خواستن زن داشتن .(تاج المصادر بیهقی ). || خطبه پذیرفتن .
-
واژههای همآوا
-
اختتاب
لغتنامه دهخدا
اختتاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خب ّ. نوعی دویدن اسب . || پاره ای از جامه بیرون آوردن .
-
جستوجو در متن
-
مختطب
لغتنامه دهخدا
مختطب . [ م ُ ت َطِ ] (ع ص ) خواستگاری کننده زن را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که خواستگاری می کند زن را. (ناظم الاطباء). || آن که می خواند کسی را در عروسی زنان قبیله ٔ خود. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)....