کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احکاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احکاء
لغتنامه دهخدا
احکاء. [ اِ ] (ع مص ) غالب آمدن . (منتهی الارب ). || خلجان در دل : مااَحْکَاءَ فی صدری ؛ نخلید آن در دل من . || احکاء عقده ؛ بستن گره . گره را استوار بستن .
-
واژههای همآوا
-
اهکاء
لغتنامه دهخدا
اهکاء. [ اَ ] (ع ص ، اِ)سرگشتگان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).