کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احواج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احواج
لغتنامه دهخدا
احواج . [ اَح ْ ] (ع اِ) ج ِ حاجت .
-
احواج
لغتنامه دهخدا
احواج . [ اِح ْ ] (ع مص ) نیازمند کردن . (تاج المصادر بیهقی ). حاجتمند گردانیدن . محتاج کردن . || حاجتمند شدن . محتاج شدن . نیازمند گشتن . (تاج المصادر بیهقی ).