کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احمدعلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
علینقی همدانی
لغتنامه دهخدا
علینقی همدانی . [ ع َ ن َ ی ِ هََ م َ ] (اِخ ) ابن احمدعلی خان همدانی . متخلص به ایجاد. رجوع به علینقی ایجاد شود.
-
علینقی
لغتنامه دهخدا
علینقی . [ ع َ ن َ ] (اِخ ) ابن احمدعلی خان همدانی . متخلص به ایجاد. رجوع به علینقی ایجاد شود.
-
رسا
لغتنامه دهخدا
رسا. [ رَ ] (اِخ ) یا رسای لکهنویی . منشی احمدعلی . از گویندگان قرن سیزدهم بود و به سال 1262 هَ . ق . درگذشت . رجوع به نتایج الافکار چ بمبئی صص 178 - 181 و فرهنگ سخنوران شود.
-
علینقی ایجاد
لغتنامه دهخدا
علینقی ایجاد. [ ع َن َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمدعلی خان همدانی . متخلص به ایجاد. اصل او از همدان بود و در «برهان پور» متولد شد ودر سال 1189 هَ . ق . درگذشت . ابیاتی از شعر او در نتایج الافکار نقل شده است . (از الذریعه ج 9 ص 764).
-
مقیم هندوستانی
لغتنامه دهخدا
مقیم هندوستانی . [ م ُ م ِ هَِ ] (اِخ ) شیخ محمد از شاعران قرن سیزدهم هجری و مصاحب منشی احمدعلی رسای لکهنویی بود و مشترکاً باوی منظومه ای به نام «نیشتر غم » سروده است . و رجوع به فرهنگ سخنوران و قاموس الاعلام ترکی و تذکره ٔ صبح گلشن ص 442 شود.
-
علی اقسرائی
لغتنامه دهخدا
علی اقسرائی . [ ع َ ی ِ اَ س َ ] (اِخ ) ابن شعبان اقسرائی رومی حنفی . مفسرو حکیم بود که در سال 1111 هَ . ق . در قسطنطنیه درگذشت . او راست : 1 - تفسیر آیه ٔ «والشمس تجری ...» 2 - حاشیه بر گفتار احمدعلی فناری . 3 - شرح حکمةالعین . (از معجم المؤلفین بن...
-
تارودی
لغتنامه دهخدا
تارودی . (اِخ ) بقول ابوالفضل بیهقی از مدبران بقایای عبدالرزاقیان بوده است : و روز پنجشنبه ٔ بیست وپنجم شوال از نشابور مبشران رسیدند بانامه ها ازآن احمدعلی نوشتگین و شحنه که میان نشابوریان و طوسیان تعصب بوده است از قدیم الدهر و چون سوری قصد حضرت کرد ...
-
فروغ کاشانی
لغتنامه دهخدا
فروغ کاشانی . [ ف ُ غ ِ ] (اِخ ) ابوالقاسم خان فرزند ملک الشعرا فتحعلی خان و برادر ملک الشعرای ثانی محمدحسین خان عندلیب است . قسمتی از عمر خود را در خراسان بخدمت احمدعلی میرزا والی آن ایالت گذراند و پس از مرگ وی به تهران آمد و در تهران عزلت گزید و از...
-
مندور
لغتنامه دهخدا
مندور. [ م َ ] (ص ) غمگین بود. (لغت فرس چ اقبال ص 144). غمناک . (آنندراج ). مندوور . (ناظم الاطباء). متحیر. درمانده . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). مفلوک و صاحب ادبار و سیاه بخت و بی دولت و به معنی گرفته و خسیس و بی بهره از نعمت خدا هم هست . (آنندرا...
-
خالنجوی
لغتنامه دهخدا
خالنجوی . [ ل َ ] (اِخ ) نام موضعی بوده است بر سه فرسنگی نیشابور : ... و احمدعلی نوشتکین با سواره ٔ خیاره تر بر اثر آن مخاذیل تا خالنجوی سه فرسنگ شهر برفت و بسیار از ایشان بکشتند و بسیار بگرفتند و از آنجامظفر و منصور با غنیمت و ستور و سلاح بسیار نماز...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )علی نوشتگین . وی از سالاران و امراء زمان مسعود غزنوی است . ابوالفضل بیهقی گوید: احمد مردی بود مبارز و سالاریها کرده و در سواری و چوگان و طاب طاب [ شاید: طبطاب ] یگانه ٔ روزگار بود و هنگامی که ، در سال 422 هَ . ق . امیرمسعود از ...
-
کرمان
لغتنامه دهخدا
کرمان . [ ک ِ ] (اِخ ) ناحیتی است مشرق وی حدود سند است و جنوب وی دریای اعظم است و مغرب وی ناحیت پارس است و شمال وی بیابان سیستان است و این ناحیتی است که هرچه بسوی دریاست جایهای گرمسیری است و مردمانی اند اسمر و جای بازرگانان است و اندر وی بیابانهاست و...