کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احمدشاه اول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احمدشاه اول
لغتنامه دهخدا
احمدشاه اول . [ اَ م َ هَِ اَوْ وَ ] (اِخ ) دومین از سلاطین گجرات . و پدر او تاتارخان و جدّ وی مظفرشاه است . وی در 813 هَ . ق . بر تخت سلطنت جلوس کرد و پس از بیست وسه سال ها سلطنت راندن بسال 847 هَ . ق . درگذشت . شهر احمدآباد را او بنا کرده است . (قا...
-
واژههای مشابه
-
احمدشاه بهمنی
لغتنامه دهخدا
احمدشاه بهمنی . [ اَ م َ هَِ ب َ م َ ] (اِخ ) ثانی . او پس ازمرگ پدر خویش محمودشاه ثانی بسال 924 هَ . ق . سلطنت یافت و سه سال حکم راند و در 927 هَ . ق . درگذشت .
-
احمدشاه بهمنی
لغتنامه دهخدا
احمدشاه بهمنی . [ اَ م َ هَِ ب َ م َ ] (اِخ ) ثالث . پانزدهمین از سلاطین بهمنی کلبرگه (924 تا 927 هَ . ق .).
-
احمدشاه قاجار
لغتنامه دهخدا
احمدشاه قاجار. [ اَ م َ هَِ ] (اِخ ) پسر محمدعلی شاه قاجار و ملکه ٔ جهان دختر نایب السلطنه کامران میرزا پسر ناصرالدین شاه است . او آخرین پادشاه سلسله ٔ قاجاریه بود. مولد 27 شعبان 1314 هَ . ق . به تبریز. او در دوازده سالگی پس از خلع محمدعلی شاه بمقام ...
-
جستوجو در متن
-
ظفرخان
لغتنامه دهخدا
ظفرخان . [ ظَ ف َ ] (اِخ ) مظفرشاه اول ، از سلاطین گجرات . پسر یکی از افراد طایفه ٔ رجپوت است که اسلام آورد و در سال 794 هَ . ق . به حکومت گجرات نامزد گردید. او در 799 مستقل شد ولی راجه های رجپوت و قبیله ٔ وحشی بیل او را دور کردند و متصرفات وی محدود ...
-
ناصرالملک
لغتنامه دهخدا
ناصرالملک . [ ص ِ رُل ْ م ُ ] (اِخ ) ابوالقاسم خان بن احمدخان بن محمودخان فرمانفرما متولد به سال 1282 هَ . ق .، از تربیت یافتگان دوره ٔ میرزا تقی خان امیرکبیر و از تحصیل کردگان دانشگاه اکسفرد انگلستان و از رجال دوره ٔ ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه وم...
-
گجرات
لغتنامه دهخدا
گجرات . [ گ ُ ] (اِخ ) مؤلف آنندراج آرد: گجرات دیگر جرات نام ملکی از هندوستان . امیرخسرو گوید : گه به چشم زر دهم از گوجرات گاه به دیوگیر نویسم برات .دیوگیر نام دولت آباد و در این بیت به اخفای واو باید خواند تا سکته نشود، اگرچه سکته نیز مجوز است . ظه...
-
بیدر
لغتنامه دهخدا
بیدر. [ دَ ] (اِخ ) نام ولایتی بوده در هند که دارالملک دکن حساب میشده . احمدشاه بهمنی بنام خود احمدآباد ساخته دارالملک کرد و او را ولی مینامیدند و بدرویشان اخلاص و ارادت میورزیده خاصه با سید نورالدین نعمةاﷲ ولی که در کرمان میزیسته و آثار مرقد و بارگا...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شاه افغان درّانی ابدالی (از 1160 تا 1187 هَ . ق .). ابوالحسن گلستانه در مجمل التواریخ آرد: احمدخان ولد زمان خان ابدالی سدوزه ای قبل از ایام سلطنت نادرشاه در دارالسلطنه ٔ هرات متوطن و [زمان خان ] رئیس قوم خود بود. در ایام تسلط ...
-
کوچک جنگلی
لغتنامه دهخدا
کوچک جنگلی . [ چ َ / چ ِ ک ِ ج َ گ َ ] (اِخ ) از مجاهدان مشروطیت و رهبر قیام جنگل . نامش یونس و معروف به میرزا کوچک خان فرزند میرزا بزرگ از مردم رشت و ساکن استادسرا بود. در سال 1298 هَ . ق . دیده به جهان گشود و در اوان کودکی و جوانی در صالح آباد رشت ...
-
مصدق
لغتنامه دهخدا
مصدق . [ م ُ ص َدْ دِ ] (اِخ ) دکتر محمد (اردیبهشت 1258 هَ . ش .- یکشنبه 14 اسفند 1345 هَ . ش .). پدرش میرزا هدایت اﷲ وزیر دفتر استیفاء دوران ناصری و از مردان تجددطلب و پیرو امیرکبیر و از معاریف آشتیان و مادرش ملک تاج خانم نجم السلطنه بنیانگذار بیمار...
-
قاجاریه
لغتنامه دهخدا
قاجاریه . [ ی ی َ / ی ِ ] (اِخ ) طائفه ٔ قاجاریه ، یکی از طوائف ترک که در قرن هفتم هجری هنگام حمله ٔ چنگیز از مرکز آسیا به جانب مغرب انتقال یافت ، طائفه ٔ قاجار بود که رفته رفته از سراسر خاک ایران گذشته در مرز شام مسکن گزید. در یورش هفت ساله ٔ امیر ت...
-
پشتو
لغتنامه دهخدا
پشتو. [ پ َ / پ ُ ] (اِخ ) یا پختو نام لهجه ای در افغانستان و آن شعبه ای است از زبانهای ایرانی . (دائرةالمعارف اسلامی ج 1 ص 152). پشتو ظاهراً از لفظ پشتون یا پختون آمده است که نام قبیله ای از آریاهای ایرانی است . آقای عبدالحی حبیبی آورده اند: ...این ...