کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احقاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احقاء
لغتنامه دهخدا
احقاء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ حَقو.
-
احقاء
لغتنامه دهخدا
احقاء. [ اَ ح ِق ْ قا ] (ع ص ، اِ) ج ِ حَقیق .
-
واژههای همآوا
-
اهقاء
لغتنامه دهخدا
اهقاء. [ اِ ] (ع مص ) تباه گردانیدن دل کسی را. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). افسرده کردن دل کسی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
حقیق
لغتنامه دهخدا
حقیق . [ ح َ ] (ع ص ) سزاوار. (دهار). جدیر.قمین . حری . لایق . درخور. ازدَرِ. || درست . || واجب . || ثابت : حق حقیق . || حریص . ج ، احقاء. حقایق . (مهذب الاسماء).
-
حقو
لغتنامه دهخدا
حقو.[ ح َق ْوْ ] (ع مص ) زدن بر تهیگاه . || دردمند شدن از تهیگاه . رسیدن چیزی به پهلو. || درد گرفتن شکم از خوردن گوشت . || (اِ) آبگاه . تهیگاه ، و آن دو باشد. قطن . پهنه [ یعنی پنج مهره ٔ کمرگاه ] . صاحب ذخیره ٔ خوارزمشاهی گوید: سوم از مهره ها، مهره ...
-
اردشیر بابکان
لغتنامه دهخدا
اردشیر بابکان .[ اَ دَ / دِ رِ ب َ ] (اِخ ) مؤسس سلسله ٔ ساسانی . شورش و اختلالی که در آغاز قرن سوم میلادی در ایالت پارس واقع شد انحطاط قدرت اشکانیان را در آن عهد آشکار میسازد ظاهراً هر شهری که تا اندازه ای قابل اعتنا بوده پادشاه کوچکی داشته است مهم...