کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احضاج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احضاج
لغتنامه دهخدا
احضاج . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ حِضج .
-
واژههای همآوا
-
اهزاج
لغتنامه دهخدا
اهزاج . [ اِ ] (ع مص ) در بحر هزج شعر گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
حضج
لغتنامه دهخدا
حضج . [ ح ِ ] (ع اِ) آب کدر باقی مانده در حوض شتران . ج ، احضاج . (از منتهی الارب ). آب تیره در حوض . (مهذب الاسماء). || مرد فرومایه . مرد دون . || ناحیه ٔ کرانه ٔ حوض . (منتهی الارب ).