کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احزیلال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احزیلال
لغتنامه دهخدا
احزیلال . [ اِ ] (ع مص ) گرد آمدن . مجتمع شدن . || اِحزیلال فؤاد؛ منضم گردیدن دل از بیم . || احزیلال بعیر در سیر؛ بلند گردیدن شتر. || احزیلال سحاب ؛ بلند شدن ابر. || احزیلال جبل ؛ بلند شدن کوه بر گوراب .
-
جستوجو در متن
-
محزئل
لغتنامه دهخدا
محزئل . [ م ُ زَ ءِل ل ] (ع ص ) نعت فاعلی از احزیلال . مجتمعشده . گردآمده . (از منتهی الارب ). با هم فراهم شده . (ناظم الاطباء).