کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احتشاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احتشاش
لغتنامه دهخدا
احتشاش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گیاه فاگرفتن . (زوزنی ). گیاه فاکردن . (تاج المصادر). گیاه واکردن . گرد آوردن و جستن گیاه . جستن و فراهم آوردن حشیش . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
اهتشاش
لغتنامه دهخدا
اهتشاش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شادمان شدن و اشتها پیدا کردن . (از اقرب الموارد).