کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احتجاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احتجاز
لغتنامه دهخدا
احتجاز. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) به حجاز درآمدن . (منتهی الارب ). به حجاز رفتن . (تاج المصادر). || فراهم گردیدن . مجتمع شدن . (منتهی الارب ). || در نیفه ٔ شلوار گرفتن چیزی را. (منتهی الارب ). || احتجاز به اِزار؛ برمیان بستن ازار را. (منتهی الارب ). ازار بر...
-
جستوجو در متن
-
ازار
لغتنامه دهخدا
ازار. [ اِ ] (اِ) فوطه . لنگ . (غیاث اللغات ). لنگی . (برهان ). قطیفه . تنکه : دو تن را بفرمود زورآزمای بکشتی که دارند با دیو پای برفتند شایسته مردان کارببستندشان بر میانها ازار. فردوسی .بشنگل چنین گفت کای شهریاربفرمای تا من ببندم ازارچو با زورمندان ...