کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احاظ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احاظ
لغتنامه دهخدا
احاظ. [ اَ ظِن ْ ] (ع اِ) اَحاظی . ج ِ حظّ. جج ِ حِظی . و این جمع غیرقیاسی است .
-
واژههای همآوا
-
آحاز
لغتنامه دهخدا
آحاز. (اِخ ) نام یازدهمین پادشاه یهود، پسر یوثام و پدر حزقیا. و این کلمه را آخار هم نوشته اند.
-
احاز
لغتنامه دهخدا
احاز. [ ] (اِخ )(مالک ) پسر یوثام پادشاه یازدهمین یهودا بود که در 20 سالگی و یا 25 سالگی بتخت جلوس و از سال 741 تا 725 ق . م . سلطنت کرد و در پرستش اصنام و نکوهش خدا معروف و بسیاری از نبوتهای اشعیا درباره ٔ او گفته شده .او فرزندان خود را برای بُتها ا...
-
جستوجو در متن
-
حظی
لغتنامه دهخدا
حظی . [ ح ِ ظا ] (ع اِ) بهره . حظو. ج ، احظ. جج ، اَحاظ. || ج ِ حُظوَة. (منتهی الارب ).