کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجلاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اجلاد
لغتنامه دهخدا
اجلاد. [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ جَلد و جِلْد و جَلید.- اجلادُالانسان ؛ تن مردم و کالبد وی . ج ، اَجالد.
-
اجلاد
لغتنامه دهخدا
اجلاد. [ اِ ] (ع مص )مضطر گردانیدن . (منتهی الارب ). || پَشَک زده شدن زمین و جز آن . || جلید رسیدن بقوم .
-
جستوجو در متن
-
اجالد
لغتنامه دهخدا
اجالد. [ اَ ل ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَجلاد و اَجلد.
-
اجلد
لغتنامه دهخدا
اجلد. [ اَ ل َ ] (ع ص ) زمین هموار. || زمین سخت . ج ، اَجالِد. (منتهی الارب ). و اجلاد، هم مفرد و هم جمع اجلد آمده است .
-
جلید
لغتنامه دهخدا
جلید. [ ج َ ] (ع ص ) چابک از هر چیزی . ج . اجلاد وجُلَداء. (منتهی الارب ). || سخت و قوی . (ناظم الاطباء). || (اِ) پشک . (منتهی الارب ). پشتک و ژاله . (ناظم الاطباء). شبنم . (فرهنگ نظام ). || تگرگ . || یخ . (ناظم الاطباء).
-
جلد
لغتنامه دهخدا
جلد. [ ج َ ] (ع ص ) چابک از هر چیزی . ج ، اَجلاد، جِلاد، جُلُد. (منتهی الارب ). تیز و شتاب . کذا فی الرشیدی . (آنندراج ). شتاب و زود و تیز و چست و چالاک و چابک . (ناظم الاطباء). جَلید. بشکول . (مهذب الاسماء). || (مص ) زدن . ضرب . هرو. عصو. || گزیدن (...
-
جلد
لغتنامه دهخدا
جلد. [ ج ِ ] (ع اِ) پوست . (ترجمان علامه ٔجرجانی ص 39). ج ، اَجلاد، جُلود. صَله . (بحرالجواهر). پوست حیوان . (غیاث اللغات از منتخب اللغات و بهارعجم ). پوست از هر حیوان . (منتهی الارب ) (از یادداشت های دهخدا). پوست حیوانات و بدین معنی عربی است ، به مع...