کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجذال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اجذال
لغتنامه دهخدا
اجذال . [ اَ ] (اِخ ) مرحَله و منزل پنجم در سر راه مدینه به بدر. (معجم البلدان ).
-
اجذال
لغتنامه دهخدا
اجذال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ جذل النخلة. (معجم البلدان ).
-
اجذال
لغتنامه دهخدا
اجذال . [ اِ ] (ع مص ) شاد کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر). شادان کردن . شادمان کردن . (منتهی الارب ). شادمانه کردن .
-
واژههای همآوا
-
اجزال
لغتنامه دهخدا
اجزال . [ اِ ] (ع مص ) ریش کردن پالان ، کوهان شتر را. (منتهی الارب ). || بسیار دادن . || اجزال عطا؛ اکثار بخشش . (منتهی الارب ). تمام کردن عطا. (تاج المصادر) (زوزنی ).
-
جستوجو در متن
-
شادان کردن
لغتنامه دهخدا
شادان کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شاد کردن . اجذال : شادان جز او را که کند از جانور سیم و زرش بیطاعتی میراث داد این را ز ملک ظاهرش .ناصرخسرو.
-
شادمان کردن
لغتنامه دهخدا
شادمان کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شاد کردن . خوشحال کردن . اجذال : کسی را که فردا بگریند زارش چگونه کند شادمان لاله زارش . ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 235).گفتم هوای میکده غم میبرد ز دل گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند. حافظ.- امراءة ساره ؛ زن شاد...
-
جذل
لغتنامه دهخدا
جذل . [ ج ِ ] (ع اِ) بیخ درخت و تنه ٔ آن بی شاخ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تنه و بیخ درخت و غیر اوست بعد از رفتن شاخها. (از اقرب الموارد). بیخ و تنه ٔ درخت و تنه ٔ درخت بی شاخ . (آنندراج ). یقال :انتصب کالجذل . (اقرب الموارد). عادالشیی ٔ الی جذ...