کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اثمال
لغتنامه دهخدا
اثمال . [ اِ ] (ع مص ) باقی گذاشتن چیزی را. || بسیار سرشیر بستن شیر. بسیار خامه و سرشیر بستن شیر. سرشیر بستن لبن .
-
واژههای همآوا
-
اسمال
لغتنامه دهخدا
اسمال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ سَمَل . رجوع به سَمَل شود.
-
اسمال
لغتنامه دهخدا
اسمال . [ اِ ] (ع مص ) کهنه شدن جامه . کهن شدن . (یادداشت مؤلف ). || صلح دادن میان دو کس . اصلاح کردن کار مردم : اسمل بینهم اسمالاً؛ صلح کرد میان ایشان .(تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از اقرب الموارد) (ازآنندراج ). || پاک کردن حوض از گل و لای .