کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثفال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اثفال
لغتنامه دهخدا
اثفال . [ اِ ] (ع مص )اثفال شراب ؛ دُرد افکندن شراب . دُردگین شدن شراب .
-
واژههای همآوا
-
اسفال
لغتنامه دهخدا
اسفال . [ اَ ] (اِ) سفال . || پوست پسته و بادام و مانند آن . (رشیدی ).
-
اصفال
لغتنامه دهخدا
اصفال . [ اِ ] (ع مص ) گیاه صِفْصِلّی چرانیدن شتران را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
دردگین
لغتنامه دهخدا
دردگین . [ دُ ] (ص مرکب ) دارای درد. دردآلود. دردناک : اًثفال ؛ دردگین شدن شراب . (از منتهی الارب ).
-
مثفل
لغتنامه دهخدا
مثفل . [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) شراب که دُردگین شود. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از محیطالمحیط). و رجوع به اثفال شود.