کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثر بهمنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نصرت اثر
لغتنامه دهخدا
نصرت اثر. [ ن ُ رَ اَ ث َ ] (ص مرکب ) مظفر. منصور. پیروز. (ناظم الاطباء). نصرت آیت .ظفرقرین : در فصل پائیز دامن کوه الوند به عسکر نصرت اثر پوشیده گردید. (حبیب السیر ج 3 ص 352).
-
عالی اثر
لغتنامه دهخدا
عالی اثر. [ اَ ث َ ] (ص مرکب ) بلند. رفیع. والا : مساحت مملکت اسکندر در نظر همت عالی اثرش تنگ تر از حوصله ٔمردم بخیل است . (حبیب السیر ج 4 از مجلد 3 ص 322).
-
ملایمت اثر
لغتنامه دهخدا
ملایمت اثر. [ م ُ ی َ / ی ِ م َ اَ ث َ ] (ص مرکب ) آنکه اثری ملایم دارد. نرم رفتار. خوش رفتار : ز سازگاری اهل ملایمت اثرش به عذرخواهی رگ رفته نشتر فصاد.طالب (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
غیاث الدین
لغتنامه دهخدا
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهمنی .رجوع به غیاث الدین بن محمدبن حسن کانکو بهمنی شود.
-
علاءالدین بهمنی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین بهمنی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ م َ ] (اِخ ) (شاه ...) شانزدهمین تن از سلاطین بهمنی گلبرگه که از 927 تا 939 هَ . ق . سلطنت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 288).
-
علاءالدین بهمنی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین بهمنی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ م َ ] (اِخ ) احمدشاه ثانی . دهمین تن از سلاطین بهمنی در «گلبرگه » که از 838 تا 862 هَ . ق . سلطنت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 288).
-
علاءالدین بهمنی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین بهمنی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ م َ ] (اِخ ) همایونشاه .یازدهمین تن از سلاطین بهمنی گلبرگه که از 862 تا 865 هَ . ق . سلطنت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 288).
-
احمدشاه بهمنی
لغتنامه دهخدا
احمدشاه بهمنی . [ اَ م َ هَِ ب َ م َ ] (اِخ ) ثالث . پانزدهمین از سلاطین بهمنی کلبرگه (924 تا 927 هَ . ق .).
-
بهمنی
لغتنامه دهخدا
بهمنی .[ ب َ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به ماه بهمن : ای ابر بهمنی نه بچشم من اندری تن زن زمانکی و بیاسا و کم گری .فرخی .
-
حسین آباد بهمنی
لغتنامه دهخدا
حسین آباد بهمنی . [ ح ُ س َ دِ ب َ م َ ] (اِخ ) در دو فرسخی میان شمال و مغرب آباده است . (فارسنامه ).
-
خسرو بهمنی
لغتنامه دهخدا
خسرو بهمنی . [ خ ُ رَ / رُو ب َ م َ ] (اِخ ) نام تیره ای است از ایل کرند رجوع به ایل کرند شود.
-
علاءالدین بهمنی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین بهمنی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ م َ ] (اِخ ) حسن گانگو. مؤسس سلسله ٔ بهمنی در دکن . او از افاغنه ای است که در خدمت یکی از براهمه ٔ دهلی سر میکرد و در عهد سلاطین تغلقی بمقامات عالیه رسید و ظفرخان لقب یافت و در 748 هَ . ق . با لقب علاءالدین حس...
-
نظامشاه بهمنی
لغتنامه دهخدا
نظامشاه بهمنی . [ ن ِ هَِ ب َ م َ ] (اِخ ) از سلاطین بهمنی دکن است و از 865 تا 867 هَ . ق . حکمرانی کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 288) (قاموس الاعلام ج 6).
-
احمدشاه بهمنی
لغتنامه دهخدا
احمدشاه بهمنی . [ اَ م َ هَِ ب َ م َ ] (اِخ ) ثانی . او پس ازمرگ پدر خویش محمودشاه ثانی بسال 924 هَ . ق . سلطنت یافت و سه سال حکم راند و در 927 هَ . ق . درگذشت .