کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثأب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اثأب
لغتنامه دهخدا
اثأب . [ اَ ءَ ] (اِخ ) نام موضعی است .
-
اثأب
لغتنامه دهخدا
اثأب . [ اَ ءَ ] (ع اِ) درختی است که از چوب آن مسواک کنند. اثب . اَثْاءَبه یکی . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
اثب
لغتنامه دهخدا
اثب . [ اَ ث َ ] (ع اِ) اَثأب . درختی است . رجوع به اثأب شود.
-
اثأبه
لغتنامه دهخدا
اثأبه . [ اَ ءَ ب َ ](ع اِ) واحد اَثاءَب . (منتهی الارب ). یک بن اَثأب .
-
ضرف
لغتنامه دهخدا
ضرف . [ ض َ رِ ] (ع اِ) درخت انجیر. (منتهی الارب ) (فهرست مخزن الادویه ). بعضی گفته اند درختی است کوهی در بزرگی و در برگ مانا بدرخت اثاب . بار آن سپید مدور و پهن ، مانند تین الحماط الصغار و تلخ . می شکنند آن را بدندان و میخورند آن را مردم و طیور و بو...
-
اثابه
لغتنامه دهخدا
اثابه . [ اِ ب َ ] (ع مص ) پرآب گردانیدن (حوض )- اثاب الحوض . (منتهی الارب ). || پاداش دادن . (تاج المصادر بیهقی ): اثابه اﷲ. (منتهی الارب ). || بشتافتن . || فربه شدن پس از لاغری از مرض . || اعاده کردن چیزی . (منتهی الارب ). || به اعتدال مزاج بازآمدن...