کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتضاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتضاع
لغتنامه دهخدا
اتضاع . [اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) فرومایه شدن . (تاج المصادر بیهقی ).ناکس و دون مرتبه شدن . پست گشتن . || پست کردن سر شتر را تا پای بر گردن وی نهند و برنشینند.
-
واژههای همآوا
-
اتذاء
لغتنامه دهخدا
اتذاء. [ اِت ْ ت ِ ] (ع ) عیب و سرزنش پذیرفتن . اِنزجار.
-
اتزاع
لغتنامه دهخدا
اتزاع . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) بازایستادن . (منتهی الارب ). ایستادن . (زوزنی ). واایستادن .
-
جستوجو در متن
-
متضع
لغتنامه دهخدا
متضع.[ م ُت ْ ت َ ض ِ ] (ع ص ) (از «وض ع ») فرومایه و ناکس و دون مرتبه . (آنندراج ). رسوا و بی آبرو و فرومایه و خوار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || فروتنی و خواری کرده و حقیر و فروتن و فروتنی کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به ات...
-
اغراق
لغتنامه دهخدا
اغراق . [ اِ ] (ع مص ) غرقه کردن . یقال : اغرقه فی الماء فغرق . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). غرق کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). غرق گردانیدن . تغریق . (از اقرب الموارد). غرقه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن ترتیب ع...