کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتراح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتراح
لغتنامه دهخدا
اتراح . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ تَرَح . غمها.
-
اتراح
لغتنامه دهخدا
اتراح . [ اِ ] (ع مص ) غمگین کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ).
-
واژههای همآوا
-
اطراح
لغتنامه دهخدا
اطراح . [ اِطْ طِ ] (ع مص ) افکندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انداختن .(از اقرب الموارد) (غیاث اللغات از آداب الفضلا و منتخب ). دور انداختن . (آنندراج ) . || دور کردن کسی یا چیزی را. (از اقرب الموارد). دور گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطبا...
-
جستوجو در متن
-
ترح
لغتنامه دهخدا
ترح . [ ت َ رَ ] (ع اِ) اندوه . ضد فرح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اندوه و غم که ضد فرح است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). حزن و غم . (المنجد). غم . (اقرب الموارد): ما الدنیا الا فرح و ترح ؛ ای سرور و غم . (اقرب الموارد). ج ، اتراح . (المنجد) : گه...