کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابکی
لغتنامه دهخدا
ابکی . [ اَ کا ] (ع ن تف ) گرینده تر.
-
واژههای مشابه
-
آبکی
لغتنامه دهخدا
آبکی . [ ب َ ] (ص نسبی ) در تداول عامه ، رقیق . تنک . گشاده . || مایع و روان . مقابل جامد.
-
واژههای همآوا
-
آبکی
لغتنامه دهخدا
آبکی . [ ب َ ] (ص نسبی ) در تداول عامه ، رقیق . تنک . گشاده . || مایع و روان . مقابل جامد.
-
جستوجو در متن
-
قشاوة
لغتنامه دهخدا
قشاوة. [ ق ُ وَ ] (اِخ ) آبکی است به نجد. (منتهی الارب ).
-
جثط
لغتنامه دهخدا
جثط. [ ج َ ] (ع مص ) آبکی ریدن چندانکه بر زمین منبسط گردد. (آنندراج ): جثط بغایته ؛ آبکی رید چندان که بر زمین منبسط گردید. (منتهی الارب ).
-
علبیة
لغتنامه دهخدا
علبیة. [ ع ِ ی َ ] (اِخ ) آبکی است در داث . (از معجم البلدان ) (از اقرب الموارد).
-
احساء
لغتنامه دهخدا
احساء. [ اَ] (اِخ ) آبی است غنی را. || آبی است به یمامة. || آبکی است جدیله طی را به أجا.
-
غبارة
لغتنامه دهخدا
غبارة. [ غ َ رَ ] (اِخ ) آبی است مر بنی عبس را. (منتهی الارب ). آبکی است متعلق به بنی عبس در بطه الرمه در نزدیکی ابانین در موضعی که آن را خیمه گویند. و گویند آبکی است نزدیک قرن التوباذ در بلاد محارب . (معجم البلدان ).
-
ماسط
لغتنامه دهخدا
ماسط. [ س ِ ] (اِخ ) آبکی است شور مر بنی طهیه را. (منتهی الارب ). نام آبکی شور. (ناظم الاطباء). نام آبی کوچک و شور است بنی طهیه را در بلاد بنی تمیم . (از اقرب الموارد). و رجوع به معجم البلدان شود.
-
عکلیة
لغتنامه دهخدا
عکلیة. [ ع ُ لی ی َ ] (اِخ ) آبکی است مربنی بکربن کلاب را. (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).
-
فالق
لغتنامه دهخدا
فالق . [ ل ِ ] (اِخ ) موضعی است مر بنی کلاب را، و در آن آبکی است . (منتهی الارب ). از منازل ابوبکربن کلاب است در نجد. (از معجم البلدان ).
-
هجیر
لغتنامه دهخدا
هجیر. [ هََ ] (اِخ ) آبکی است مر بنی عجل را میان کوفه و بصره . (منتهی الارب ). رجوع به هجرة شود.