کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابویعفور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابویعفور
لغتنامه دهخدا
ابویعفور. [ اَ بو ی َ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن عبیدبن نسطاس البکائی الثعلبی . او از پدر خود و ابراهیم روایت کند. و او را ابویعفور الصغیر نیز گویند.
-
ابویعفور
لغتنامه دهخدا
ابویعفور. [ اَ بو ی َ ] (اِخ ) عبدالکریم بن یعفور. محدث است و یحیی بن یحیی النیشابوری از او روایت کند.
-
ابویعفور
لغتنامه دهخدا
ابویعفور. [ اَ بو ی َ ] (اِخ ) مولی سعیدبن العاص . او از ابن المسیّب و یعفوربن عبیداﷲ و از او ضحاک بن عثمان روایت کند.
-
جستوجو در متن
-
واقد العبدی
لغتنامه دهخدا
واقد العبدی . [ ق ِ دُل ْ ع َ دی ی ] (اِخ ) ابویعفور تابعی است و برخی نام او را وقدال گفته اند. (از یادداشت مؤلف ).