کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوهاشم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) ابن ظفر.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) ابن معتمد علی اﷲ عبادی . رجوع به ابوالقاسم محمد المعتمد علی اﷲ... شود.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) ابن عتبةبن ربیعةبن عبدشمس القرشی . خال معاویةبن ابی سفیان . صحابی است و او بیوم الفتح قبول اسلام کرد و نام او شیبة یا هشیم یا مهشم است . ابوهریره گوید: او مردی صالح بود و به روزگار معاویة درگذشت . و دختر او ام ّهاشم یا ام ...
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) اسحاق بن عیسی البصری . محدث است و هناد ابی سری از او روایت کند.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) اسماعیل حمیری . شاعر مشهور عرب (سیّد...). رجوع به اسماعیل (سید...) حمیری ... شود.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) اسماعیل بن کثیر. محدث است و یحیی بن سلیم از او روایت کند.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) بشیربن محمد شامی سکونی . محدث است و از او سلیمان ابی سلمة الخبائری روایت کند.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) حابس بن عمر. رجوع به ابوهاشم سعد سنجاری ... شود.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) حرّانی . یکی از بلغای زبان عرب . (ابن الندیم ).
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) حسن بن عبدالرحمن از ائمه ٔ زیدیه وسید یمن (426- 430 هَ . ق .). رجوع به حسن ... شود.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) خالدبن یزیدبن معاویةبن ابی سفیان اموی . رجوع به خالد... شود.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) داود. رجوع به داود ابوهاشم ... شود.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) داودبن قاسم بن عبیداﷲبن طاهر. شریف مدینه . رجوع به داود... شود.
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) دوسی . از روات است .
-
ابوهاشم
لغتنامه دهخدا
ابوهاشم . [ اَ ش ِ ] (اِخ ) رمانی . یحیی بن دینارواسطی . محدث است و از ابی العالیه حدیث شنیده است .