کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوهارون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) ابراهیم بن العلاء الغنوی . محدث است .
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) ابن کعب واسطی . محدث است .
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) حجام . مولی حمّادبن عمران تیمی . محدث است .
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) عبدی . رجوع به ابوهارون عمارةبن جوین شود.
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) عمارةبن جوین العبدی . محدث است .
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) عیسی بن ابی عیسی الخیّاط. محدث است . و سفیان بن عیینه از او روایت کند.
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) عیسی بن المطلب . محدث است و از ابن شهاب روایت کند.
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) غنوی . رجوع به ابوهارون ابراهیم بن العلاء شود.
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) کلاب بن امیة اللیثی . تابعی است و حسن بصری از او روایت کند. (الکنی للدولابی ج 2 ص 151).
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) موسی بن عمیر. محدث است .
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ ) واسطی . ابن کعب . محدث است .
-
ابوهارون
لغتنامه دهخدا
ابوهارون . [ اَ ] (اِخ )الغطریف . محدث است و حکم بن ابان از او روایت کند.
-
جستوجو در متن
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن جوین عبدی ، مکنی به ابوهارون . محدث و تابعی بود.رجوع به ابوهارون (عمارةبن ...) و منتهی الارب شود.
-
غطریف
لغتنامه دهخدا
غطریف . [ غ ِ ] (اِخ ) رجوع به ابوهارون شود.