کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابونعیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) بصری . رجوع به علی بن حمزه ٔ لغوی مکنی به ابونعیم شود.
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) ربعی بن عبداﷲ بصری . از اصحاب مولینا الصادق و الکاظم علیهماالسلام محدث است .
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) رضوان بن عبداﷲ الجنوی ّ از مردم جنوة . محدث است . او از ابی محمد عبدالرحمن بن علی سقین العاصمی و از او عبداﷲ محمدبن قاسم قصار روایت کند. و نیز رجوع به اعلام زرکلی ج 3 ص 52 شود.
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) زبیبی . تلمیذ محمدبن شریک . محدث است .
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) ضراربن سرد. محدث است . و رجوع به ابونعیم صرادبن صرد شود.
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) ضراربن صرد. محدث است و اورا مأمون بمعلمی یکی از اولاد خود خواند و وی امتناع وزرید. و رجوع به ضراربن سرد و صراد بن صرد شود.
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن هانی النخعی . محدث است و از شریک روایت کند.
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) عقبةبن وهب بن عقبه . محدث است .
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) علی بن حمزه ٔ لغوی بصری . متوفی به سال 375 هَ . ق . او راست : کتبی در لغت و بیشتر آن ردودی است بر لغویین دیگر مانند رد بر ابن درید و رد بر اصمعی و رد بر ابن حنیفه ٔ دینوری در کتاب نبات و رد بر ابی عبید قاسم بن سلام و رد بر ث...
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) عمروبن صبح . محدث است .
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) فضل بن دکین از موالی طلحةبن عبیداﷲ تیمی . وفات 119 هَ . ق . او از فقهاء اصحاب حدیث است و از اوست : کتاب المناسک ، کتاب المسائل فی الفقه . (ابن الندیم ). و در کتاب الکنی بخاری آمده است که از ابراهیم شکستانی روایت کند و صاحب ر...
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) قرقارة. رجوع به ابونعیم نصربن عصام بن المغیرة شود.
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) محمودبن لبیدبن عقبة الانصاری . پدر او از صحابه ٔ کرام است و خود او بزمان رسول صلوات اﷲ علیه در مدینه متولد شد و در صحابی بودن اواختلاف است و بعضی او را از تابعین شمرده اند. و در روایت موثق است و به سال 96 هَ . ق . وفات کرده ...
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) ندیم . ابوالفضل بیهقی در تاریخ خود آرد: و چنان افتاد از قضا که بونعیم ندیم مگر بحدیث این ترک (نوشتکین ) دل بباد داده بود در مجلس شراب سوی او دزدیده بسیار نگریستی و این پادشاه آن میدیده دل در آن بسته بود، این روز چنین افتاد ک...
-
ابونعیم
لغتنامه دهخدا
ابونعیم . [ اَ ؟ ] (اِخ ) نصربن عصام بن المغیرة المعروف بقرقاره .یکی از علماء و محدثین است . رجوع به ترجمه ٔ ابونعیم احمدبن عبداﷲبن احمدبن اسحاق بن موسی بن مهران شود.