کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوسعد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) سمعانی . رجوع به ابوسعد عبدالکریم بن ابی بکر محمد... شود.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) شرحبیل بن سعد مدینی . محدث است .
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) شرف الملک . رجوع به ابوسعد محمدبن منصور شرف الملک مستوفی خوارزمی شود.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) شمّاخ . شاعری است از عرب .
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) عالی بن عثمان بن جنی ابوسعد بغدادی . رجوع به عالی ... شود.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) عامربن مسعود الزرقی . محدث است .
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) عبداﷲ مدینی . محدّث است .
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمد موصلی تمیمی شافعی . رجوع به عبداﷲ... شود.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن ابی عصرون . بعضی کنیت او را ابوسعید گفته اند. رجوع شود به ابن ابی عصرون و رجوع به عبداﷲبن محمد... شود.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن حسان الفلسطینی . محدّث است .
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) عبدالکریم بن ابی بکر محمدبن ابی المظفر المنصوربن محمدبن عبدالجبار مروزی . مشهور به سمعانی و بعضی کنیت او را ابوسعید گفته اند. عزالدین ابی الحسن علی بن الأثیر الجزری در اوّل کتاب مختصر انساب ذکر او آورده و گوید:ابوسعد واسطةا...
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) علأبن حسین بن وهب بن الموصلایا الکاتب و باز کنیت او را ابوسعید گفته اند. رجوع به ابن موصلایا امین الدوله ... و رجوع به علاء... شود.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) علی بن محمد. رجوع به ابوسعد نیرمانی علی ... شود.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) علی بن مسعودبن محمود الحکیم الفرخان . او راست : کتاب المستوفی در نحو.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ] (اِخ ) عمربن حفص بن عمربن ثابت بن الحارث الأنصاری . محدّث است .