کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابورویحه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابورویحه
لغتنامه دهخدا
ابورویحه . [ اَ رُ وَ ح َ ] (اِخ ) حبان بن بشارالکلابی . محدث است و عمروبن عاصم از او روایت کند.
-
ابورویحه
لغتنامه دهخدا
ابورویحه . [ اَ رُ وَ ح َ ] (اِخ ) حبشی . برادر بلال مؤذن رسول است .
-
ابورویحه
لغتنامه دهخدا
ابورویحه . [ اَ رُ وَ ح َ ] (اِخ ) ربیعةبن السکن الفرعی . صحابی است .
-
جستوجو در متن
-
حبان
لغتنامه دهخدا
حبان . [ ح َب ْ با ] (اِخ ) ابن بشار الکلابی ، مکنی به ابورویحة. تابعی است .
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن رباح الحبشی مکنی به ابورویحة. برادر بلال مؤذن پیغمبر صلی اﷲ علیه و علی آله و سلم است . ابن سعید به نقل عازم خبرداد که عبدالواحدبن زیاد حدیث کرد که برادر بلال زنی از زنان عرب را خواستگاری کرد پس گفتند اگر بلال حاضر شد، او را ...