کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوربیعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوربیعه
لغتنامه دهخدا
ابوربیعه . [ اَ رَ ع َ ] (اِخ ) زرارةبن ابی الخلال العتکی . محدث است .
-
ابوربیعه
لغتنامه دهخدا
ابوربیعه . [ اَ رَ ع َ ] (اِخ ) زیدبن عوف ، معروف به فهر. محدث است .
-
ابوربیعه
لغتنامه دهخدا
ابوربیعه . [ اَ رَ ع َ ] (اِخ ) ممویه ٔ اصفهانی . رجوع به ممویه ... شود.
-
ابوربیعه
لغتنامه دهخدا
ابوربیعه . [ اَ رَ ع َ ](اِخ ) ایادی . محدث است و از ابن بریده روایت کند.
-
ابوربیعه
لغتنامه دهخدا
ابوربیعه . [ اَ رَع َ ] (اِخ ) مهلهل بن ربیعه . رجوع به مهلهل ... شود.
-
ابوربیعه
لغتنامه دهخدا
ابوربیعه . [اَ رَ ع َ ] (اِخ ) سنان بن ربیعة البصری . محدث است .
-
جستوجو در متن
-
زید
لغتنامه دهخدا
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن عوف . رجوع به ابوربیعه شود.
-
اصفهانی
لغتنامه دهخدا
اصفهانی . [ اِ ف َ ] (اِخ ) مموله یا ممویه . رجوع به اصبهانی ابوربیعه شود.
-
اصفهانی
لغتنامه دهخدا
اصفهانی . [ اِ ف َ ] (اِخ ) ابوربیعة مموله یا ممویه . رجوع به اصبهانی شود.
-
اصبهانی
لغتنامه دهخدا
اصبهانی . [ اِ ب َ ] (اِخ ) ابوربیعة ممولةبن عبداﷲ خویی اصفهانی نحوی . نزیل دمشق بود و بسال 230 هَ . ق . درگذشت . صاحب عیون التواریخ آرد: او را تصنیفات بسیاریست که از آنجمله است الجماهر، در نحو. (از اسماءالمؤلفین ج 2 ستون 472). و رجوع به ابوربیعة و ...
-
جرجانی
لغتنامه دهخدا
جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن محمدبن ابراهیم بن اسماعیل مکنی به ابوربیعه . راوی بود و از نعیم و ابن ماجه و جز آن دو روایت کرد. (از تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 414).
-
جرجانی
لغتنامه دهخدا
جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن مکی قاضی مکنی به ابومحمد. راوی بود و از محمدبن عمربن بسطام مروزی و جزاو روایت کرد و ابوربیعه استرابادی از او روایت داشت . (از تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 406).
-
عرابی
لغتنامه دهخدا
عرابی . [ ع َ بی ی ] (اِخ ) ابن معاویة ابوزمعة الحضرمی گفته شده است کنیت او ابوربیعة است از سلیمان بن زیاد حضرمی و عبداﷲ بن هبیرة السبائی روایت دارد. بخاری در تاریخ این کلمه را به غین معجمه ضبط کرده است لکن دارقطنی گوید این کلمه به عین مهمله است . (ا...
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) قبیله ای معروف به ابوربیعة، از نهیک بن هلال بن عامربن صعصعةبن معاویةبن بکربن هوازن بن منصوربن عکرمةبن خصفةبن قیس بن عیلان عدنانی . (از معجم قبایل العرب ج 3).