کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوخشینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوخشینه
لغتنامه دهخدا
ابوخشینه . [ اَ خ ُ ش َ ن َ ] (اِخ ) حاجب بن عمر، برادر عیسی بن عمر نحوی . محدث است .
-
ابوخشینه
لغتنامه دهخدا
ابوخشینه . [ اَ خ ُ ش َ ن َ ] (اِخ ) صاحب الزیادی . محدث است و محمدبن سواء از او روایت کند.
-
ابوخشینه
لغتنامه دهخدا
ابوخشینه . [ اَ خ ُ ش َ ن َ ](اِخ ) زیادی . رجوع به ابوخشینه صاحب الزیادی شود.
-
جستوجو در متن
-
صاحب الزیادی
لغتنامه دهخدا
صاحب الزیادی . [ ح ِ بُزْ زیا ] (اِخ ) رجوع به ابوخشینه شود.
-
حاجب
لغتنامه دهخدا
حاجب . [ ج ِ ] (اِخ ) ابن عمر. مکنی به ابوخشینه . تابعی است .