کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوجعفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به ابن طقطقی محمدبن تاج الدین شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به ابن عائشه ابوجعفر محمد... شود. و او را ابن عباد محمد مغنی نیز نامند.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به ابن مناذر ابوجعفر محمد... شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به احمدبن عبداﷲ سرماری بلخی ... شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن ابی محمد یحیی بن المبارک الیزیدی ... شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به محمدبن جعفر کاتب ... شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به محمدبن حبیب بن امیّه ... شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به محمدبن قادم ... شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به منصوربن ابی جعفر محمدبن علی بن عبداﷲبن عباس (دومین خلیفه ٔ عباسی ) شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) رزازبن بحتری . محدث است .
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) عمادالدین محمدبن ابی القاسم بن محمدبن علی طبری آملی الکحی . فقیه شیعی ، شاگرد ابوعلی بن ابی جعفر طوسی . وی در اواخر مائه ٔ پنجم یا اوائل مائه ٔ ششم هجری می زیست .او راست : کتاب مشهور بشارة المصطفی . کتاب الفرج فی الاوقا...
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) قطب الدین محمود یا محمدبن محمد رازی ورامینی بویهی . نسب او به آل بویه می پیوندد. حکیم و فاضلی معروف ، و در فقه شاگرد علامه ٔ حلی و در معقول تلمیذ قاضی عضد ایجی است و چون مدتی در دمشق بمدرسه ٔ ظاهریه در یکی از حجرات تحتا...
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) کنیت ابن ابی الأشعث . رجوع به ابن ابی الأشعث ابوجعفر احمد... شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) کنیت ابن جزار احمدبن ابراهیم . رجوع به ابن جزار... شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) کنیت احمدبن علی بن احمد غرناطی . رجوع به ابن بادش ... شود.