کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوالخیر اموی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوالخیر اموی
لغتنامه دهخدا
ابوالخیر اموی . [ اَ بُل ْ خ َ رِ اُ م َ ] (اِخ ) رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 248 شود.
-
واژههای مشابه
-
ابوالخیر اقطع
لغتنامه دهخدا
ابوالخیر اقطع. [ اَ بُل ْ خ َ رِ اَ طَ ] (اِخ ) التیناتی . یکی از کبار مشایخ صوفیه ، از مردم تینات ، قریه ای به انطاکیه ، و چون یکدست او بریده بود او را اقطع میخواندند و در سبب بریدن دست او گویند آن وقت که در کوههای انطاکیه و حوالی آن بعبادت و طلب مب...
-
ابوالخیر شیبانی
لغتنامه دهخدا
ابوالخیر شیبانی . [ اَ بُل ْ خ َ رِ ش َ ] (اِخ ) (سلطان ابوالخیرخان ) ابن دولت شیخ بن ابراهیم اغلان بن پولادبن منگوتیموربن بداغول بن جوجی بوغا. از خواقین ازبک از الوس جوجی خان بن چنگیز. جد محمدخان شیبانی . مستقر وی سقناق دشت قبچاق بود. مولد او به سال...