کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوالجحاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوالجحاف
لغتنامه دهخدا
ابوالجحاف . [ اَ بُل ْ ج َح ْ حا ] (اِخ ) لقب ابومحمد رُؤْبةبن عجاج . رجوع به رُؤْبةبن ... شود.
-
جستوجو در متن
-
داود
لغتنامه دهخدا
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن ابی عوف مکنی به ابوالجحاف کوفی . تابعی است .
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ](اِخ ) ابوالجحّاف . رجوع به رؤبةبن عجّاج ... شود.
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) رؤبه بن عجاج . و کنیت دیگر او ابوالجحّاف . رجوع به رؤبه ... شود.
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ )البنائی . او برادر ابوالجحاف و معاصر با فرزدق ِ شاعر(متوفی در سنه ٔ 110 هَ . ق .) است و از این شاعر روایت کند که از فرزدق شنیدم که این شعر انشاد میکرد:فیاعجبا حتی کلیب تسبنی کان ّ اباها نهشل او مجاشع.رجوع به الموشح مرزبانی ص 101 ش...